به گزارش ايسنا كنوانسيون مذكور كه نتيجه كار چهارساله متخصصان اروپايي و بينالمللي است، نخستين معاهده بينالمللي در رابطه با جرايمي به شمار ميرود كه از طريق اينترنت و ديگر شبكههاي رايانهاي و به خصوص در حيطه نقض كپيرايت، كلاهبرداري رايانه، هرزهنگاري كودكان و نقض امنيت شبكه انجام ميشود و شامل يكسري شيوهها نظير جستوجوي شبكههاي رايانهاي و كسب اطلاعات درباره اين شبكهها جهت تحقيق و بررسي است.
هدف اصلي اين كنوانسيون دنبال كردن يك سياست رايج كيفري در جهت حفاظت از جامعه در برابر جرايم سايبري، به ويژه از طريق اتخاذ قوانين مناسب و گسترش همكاريهاي بينالمللي است. دسترسي غيرقانوني، رهگيري غيرقانوني، ايجاد اختلال در اطلاعات، ايجاد اختلال در سيستم، سوءاستفاده از دستگاهها، جعل اسناد مرتبط با رايانه، كلاهبرداري مرتبط با رايانه، جرايم مربوط به هرزهنگاري كودكان و جرايم مرتبط با كپيرايت از جمله جرايم سايبري در اين كنوانسيون است.
اكنون سايبر تروريسم نيز در چارچوب اين كنوانسيون مورد تحقيق و بررسي قرار ميگيرد. امروزه سايبر تروريسم خطرناكتر از تروريسم سنتي است؛ سايبر تروريسم را ميتوان اينگونه تعريف كرد: «اقدامات برنامهريزيشده و هدفمند با اغراض سياسي و غيرشخصي كه عليه رايانهها و امكانات و برنامههاي ذخيرهشده در درون آنها از طريق شبكه جهاني صورت ميگيرد و هدف از چنين اقدامي نابودي يا وارد كردن آسيبهاي جدي به آنهاست.» با وجود چنين كنوانسيوني و با وجودي كه بسياري از كشورها از جمله آمريكا كه همواره مدعي حفظ حقوق بشر بوده و با امضا كردن آن نسبت به تاييد محتويات مربوطه و تقبيح جرايم سايبري اقدام كردهاند و هرازچندگاهي اعلام ميكنند كه قرباني حملات سايبري يا همان سايبر تروريسم هستند و معمولا كشورهاي هدفي مثل ايران را به عنوان خطر براي خود ميشمارند...
اما واقعيت چيز ديگري را نشان ميدهد و مبين اين موضوع است كه خود اين مدعيان، منشاء آغاز حملات تروريستي در فضاي سايبر هستند. هرازچند گاهي اخباري مبني بر رخداد حملات سايبري ميشنويم؛ جديدترين نمونه اين حملات، يك حمله سايبري به سايت اينترنتي وزارت نفت و برخي شركتهاي تابعه آن بود كه ظاهرا اين اتفاق تنها مربوط به سايتهاي وزارت نفت نبوده و برخي از سايتهاي صنعتي را هم شامل شده است. گفته ميشود اين حمله سايبري كه از اسفند 90 در اين حوزه اتفاق افتاده و در روزهاي گذشته به اوج خود رسيده، ناشي از ورود ويروسي به نام «وايپر» است كه اطلاعات برخي از رايانههاي اين شركتها را پاك كرده است.
نمونه ديگر زماني بود كه هكرهاي آمريكايي و صهيونيستي پس از آنكه شبكه پرس تيوي تصاويري از هواپيماي جاسوسي پيشرفته آمريكايي را كه پس از ورود به حريم هوايي ايران از سوي نيروهاي مسلح تحت كنترل درآمده بود، به نمايش درآورد حملهاي سايبري به پرس تيوي ترتيب داد. سايت گرداب در گزارشي به نقل از كارشناسان آورده است بيش از ششماه است كه ايران تقريبا هر روز يك حمله بزرگ سايبري را خنثي ميكند. اين آمار به جز حملات كوچكي است كه بدون مداخله نهادهاي پدافندي رسمي و از جانب مسوولان انفورماتيك دستگاهها به طور مستقيم خنثي ميشود.
بر اساس اين گزارش اگرچه تلاش فراواني براي پوشاندن رد اين حملات از جانب مهاجمان انجام شده ولي هماكنون مستندات كارشناسان ايراني درباره دو موضوع كامل است: اول اينكه اين حملات از جانب بخشهاي ويژه عمليات سايبري در ارتش و دستگاه اطلاعاتي رژيم صهيونيستي با اطلاع كامل دولت آنها هدايت ميشود و دوم، آمريكا و انگلستان امكانات تكنولوژيك خود را به طور كامل در اختيار اين پروژه قرار دادهاند به طوري كه NSA (آژانس امنيت ملي آمريكا) كه نهاد ملي شنود و عمليات سايبري در اين كشور است، بخش ويژهاي براي حمله سايبري به ايران ايجاد كرده و MI5 (سرويس امنيت داخلي انگلستان) هم كارشناسان و تجربيات خود را در اختيار رژيم صهيونيستي قرار داده است.
اخبار متعدد هم بيانگر اين بود كه وزارت دفاع آمريكا در جلسهاي با نمايندگان كنگره اعلام كرده كه پنتاگون در حال بهرهبرداري از سريعترين روش دستيابي به ملزومات مورد نياز است كه مقامات اين سازمان را قادر ميسازد تا در صورت نياز فوري، قابليتهاي نوين جنگ سايبري را ظرف چند روز يا ماه توسعه بخشند. اين گزارش تشريح ميكند برنامه فوق كه تحت نظارت هياتمديره ارشد سرمايهگذاري سايبري به اجرا درميآيد، ماموريت دارد تا با هدف رديابي فوري حوادث در فضاي سايبري، روند آهسته و قديمي دستيابي به ابزارهاي جنگي را اصلاح كند. اين كنگره، با استناد به قانون دفاعياي كه سال گذشته وضع كرد، به پنتاگون دستور داد تا راهبردي را ارايه بدهد كه بتواند امكان دستيابي فوري به ابزارها، كاربردها و ساير قابليتهاي جنگ سايبري را فراهم كند. پنتاگون ماه گذشته گزارشي را به كنگره تقديم كرد كه در واقع اين راهبرد را تبيين ميكند. اين گزارش نشان ميدهد كه روش دستيابي به قابليتهاي جنگ سايبري به دو بخش جداگانه تقسيم ميشود؛ روش سريع و روش دقيق كه بسته به فوريت موضوع از آنها استفاده خواهد شد. به نقل از واشنگتن پست، «پنتاگون» در حال توليد نسل جديدي از سلاحهاي سايبري است. نسل بعدي سلاحهاي سايبري قادرند شبكههاي دشمن را حتي اگر به اينترنت وصل نباشند، از كار بيندازند. اين هدف، هدف اصلي تيمهاي تحقيق و توسعه پنتاگون است.
گزارش واشنگتن پست ميافزايد: ارتش ايالات متحده در حال افزايش تلاشهاي سايبري خود براي استفاده از اين سلاحها در ايران و سوريه است. پنتاگون ميخواسته از تكنولوژي سلاح سايبري خود در ماموريت ناتو در ليبي استفاده كند، اما متوجه شد كه براي توسعه مناسب اين سلاح حداقل يك سال وقت لازم دارد. گزارشهاي ديگر بيانگر اين است كه پنتاگون تنها در سال جاري، 4/3ميليارد دلار در زمينه تكنولوژي سايبر هزينه كرده است. به نظر ميرسد، اولين سلاح ديجيتالي كرم اينترنتي «استاكسنت» نام داشت كه در سالهاي 2009 و 2010، تاسيسات هستهاي ايران را هدف قرار داده بود. برخي «موساد» را عامل اين حمله دانسته و ادعا كردند ايالات متحده در توسعه اين ويروس نقش داشته است.
با اين وجود اين كرم فاقد دقت و پيشبينيپذيري لازم براي كاربردهاي نظامي است. در برخي گزارشها و به نقل از يكي از مقامات نظامي آمريكايي اعلام شد نسل جديد سلاحهاي سايبري پيشرفتهتر خواهند بود و از روشي بسيار متفاوت با استاكسنت عمل ميكنند. اگر من بخواهم يك سيستم دفاعي هوايي را از كار بيندازم، بايد به صورت دقيق بدانم كه چه اتفاقي خواهد افتاد. در هر حال كارشناسان بر اين عقيدهاند كه ويروس اسراييلي- آمريكاييِ استاكسنت در شرايطي طراحي شد كه ايران توانسته بود با وجود سنگينترين تحريمها، پيشرفتهاي عظيمي در برنامه هستهاي خود بردارد و هيچ خللي در اراده ملت ايران وارد نشود. اين ويروس بايد آرزوي آمريكا و رژيم صهيونيستي، يعني توقف برنامه هستهاي ايران را محقق ميكرد كه ناكام ماند. نشريه ستاد مشترك ارتش آمريكا در مقالهاي با عنوان «استاكسنت و استراتژي: عمليات ويژه در فضاي سايبري»، علاوه بر اينكه از استاكسنت به عنوان يك شكست استراتژيك ياد ميكند، به بيان برخي ادعاها پرداخته و نهايتا جسورانه به داشتن برنامه حمله مجدد، اعتراف ميكند. استاكسنت معادل ديجيتالي موشكهاي «شليككن و فراموشكن» تلقي ميشود و اين نگراني را ايجاد كرده است كه جنگ سايبري ممكن است منجر به نتايج فاجعهباري در قرن بيست و يكم ـ قرن شبكهايشده پيچيده- شود كه جنگ اتمي ابرقدرتي قرن بيستم ميتوانست ايجاد كند.